جدول جو
جدول جو

معنی گوشه زدن - جستجوی لغت در جدول جو

گوشه زدن
(سَ دَ)
کنایه زدن. به کنایه گفتن. به طعن گفتن. طعن آمیز سخنی ادا کردن. ضمن بیان مطلبی اشارت به مطلب دیگری کردن
لغت نامه دهخدا
گوشه زدن
سخنی طعن آمیز ادا کردن کنایه زدن تعریض
تصویری از گوشه زدن
تصویر گوشه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
گوشه زدن
((~. زَ دَ))
طعنه و کنایه زدن
تصویری از گوشه زدن
تصویر گوشه زدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوشه گزیدن
تصویر گوشه گزیدن
کنایه از در گوشه ای نشستن و از مردم دوری کردن، گوشه گیری کردن، گوشه گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشه گزین
تصویر گوشه گزین
آنکه گوشه گیری کند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ تَ)
رجوع به گلوله زدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوشه گزین
تصویر گوشه گزین
آنکه گوشه گیری کند عزلت گزین منزوی
فرهنگ لغت هوشیار
نیابه زدن تبیره زدن طبل نوبت نواختن نقاره زدن: زیبد فلک البروج که کوست کز نوبه زدن نوان ببینم. (خاقانی. سج. 269)
فرهنگ لغت هوشیار
گناه را بگردن گرفتن، یا گناه زدن بر خود. گناه کسی را بگردن خود گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گونه شدن
تصویر گونه شدن
گونه شدن روی (رخسار چهره)، تغییر رنگ دادن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه کردن
تصویر گوشه کردن
گوشه کردن ناخن. دردی در گوشه ناخن پدید آمدن عقربک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گورگه زدن
تصویر گورگه زدن
طبل نواختن کوس زدن
فرهنگ لغت هوشیار
اشک ریختن: چندان که زدم گریه باین شعله جانسوز ساکن نشد آتش زدرون آب زبیرون. (میرشاهی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غوطه زدن
تصویر غوطه زدن
فرو رفتن در آب غوطه زدن سر به آب فرو بردن انغماس، غرق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوسه زدن
تصویر بوسه زدن
بوسیدن، ماچ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوله زدن
تصویر گوله زدن
گلوله زدن
فرهنگ لغت هوشیار
طعنه زدن سرزنش کردن: ایا (ای. دهخدا) گم شده و خیره و سرگشته کسائی، گواژه زده بر تو امل ریمن و محتال (کسائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
Rocket
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
propulser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
lançar foguete
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
রকেট উৎক্ষেপণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
发射火箭
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
kurusha roketi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
로켓을 발사하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
roket atmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
meluncurkan roket
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
lanciare un razzo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
रॉकेट चलाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
wystrzeliwać rakietę
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
lanzar cohete
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
raketieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
een raket lanceren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
запускати ракету
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
запускать ракету
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از موشک زدن
تصویر موشک زدن
ロケットを発射する
دیکشنری فارسی به ژاپنی